نمایی از پلاسکو جدید یک برنامه از انجمن مفاخر معماری است که پس از حادثه پلاسکو و تصمیم به ساخت مجدد آن به چالش طراحی نمای آن در مواجه با منظر شهری میپردازد. در این برنامه که با همت شهباز غفوری در بهار ۱۳۹۹ تهیه شده است، از صاحب نظران معماری، شهرسازی، طراحی شهری و... در این زمینه پرسش شده است.
فرم تماس
۱۳۹۹ خرداد ۱۴, چهارشنبه
۱۳۹۹ خرداد ۱۳, سهشنبه
نمایی از پلاسکو جدید - داریوش بوربور
نمایی از پلاسکو جدید یک برنامه از انجمن مفاخر معماری است که پس از حادثه پلاسکو و تصمیم به ساخت مجدد آن به چالش طراحی نمای آن در مواجه با منظر شهری میپردازد. در این برنامه که با همت شهباز غفوری در بهار ۱۳۹۹ تهیه شده است، از صاحب نظران معماری، شهرسازی، طراحی شهری و... در این زمینه پرسش شده است.
۱۳۹۹ خرداد ۱۲, دوشنبه
نمایی از پلاسکو جدید - علیرضا قهاری
نمایی از پلاسکو جدید یک برنامه از انجمن مفاخر معماری است که پس از حادثه پلاسکو و تصمیم به ساخت مجدد آن به چالش طراحی نمای آن در مواجه با منظر شهری میپردازد. در این برنامه که با همت شهباز غفوری در بهار ۱۳۹۹ تهیه شده است، از صاحب نظران معماری، شهرسازی، طراحی شهری و... در این زمینه پرسش شده است.
۱۳۹۸ شهریور ۲۹, جمعه
منصور فلامکی: اگر بافت تاریخی یک مکان از بین برود، فرهنگ بالیده در بستر آن نیز نابود میشود
خلیج فارس: واژهی «فاجعهی تاریخی» برای تخریبهایی که این روزها مهمان دائمی نه تنها بافت تاریخی شیراز شده که به سمت میراث طبیعی این شهر کهن هم روی آورده است، را محمد منصور فلامکی، مدرس دانشگاه و پدر مرمت نوین شهری ایران به کار میبرد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از ایسنا؛ این فاجعه که حالا دیگر با لفظ تاریخی از آن یاد میکنند بیش از یک سال گذشته در شیراز آغاز شد، هر چند برای آن تخریبها که در دو مرحله انجام شد گسترش منطقهای 57 هکتاری در یک محدوده را بهانه میکردند، اما در مرحلهی سوم باز هم بخشی از بافت تاریخی شیراز را شامل میشد اما در نقطهای خارج از طرح گسترش بود، ولی حدود 15 تا 20 بنای تاریخی که اغلب آنها ارزشمند و حتی به دوران مختلف تاریخی از ایلخانی تا قاجار و پهلوی متعلق بودند با ترفندی جدید تخریب شدند و آنقدر خوب کار کردند که حتی تا زمان پایین آوردن آخرین آجر هم هیچکس متوجه این تخریب گسترده و تجاوز به این بخش از بافت تاریخی شیراز نشد.
خرافات، عامل تخریب های بافت تاریخی شیراز به حدی که از یک سو تعدادی از استادان معماری دانشگاههای مختلف کشور در نامهای به رهبر معظم انقلاب از ایشنا خواستند تا در این زمینه تدبیری بیندیشد و از سوی دیگر چند روز گذشته برخی از شهرسازان شیرازی در نامهای به استاندار این استان از او خواستند برای حفاظت از میراث طبیعی این شهر که بخشی از شریان تنفسی شیراز را شامل میشود نیز تلاش کند. البته تلاشهای اولیهی مسعود سلطانیفر در این راهکار تکراری یعنی نوشتن نامه در موج نخست تخریبها در شیراز به پنج نهاد مختلف و مستقل جای خود را دارد.
فلامکی، متخصص شهرسازی فنی از دانشگاه میلان، اعتراض خود به این روند مدیریت شهری شیراز را این گونه بیان میکند: متاسفانه در شرایط کنونی در مکانهای مختلفی در سراسر کشور این اتفاق در حال رخ دادن است. در دو قدمی شیراز در استان یزد هر کاری که خلاف ضوابط میراث فرهنگی بود، انجام دادند اما هیچ کس چیزی نگفت، این روند در شهرهای دیگر مانند قزوین، کرمان و تهران هم در حال وقوع است، اما هیچکس حرفی نمیزند.
وی شرایط کنونی شهر شیراز را مانند دیگر شهرهای دارای بافت تاریخی بیان میکند که به مرور در حال تخریب است و میگوید: در این شهر که راه میروید، قضیه تفاوت چندانی با دیگر شهرها ندارد و متاسفانه این روند هر روز مستمر است.
40 سال پیش خانههایی که دیگر نیستند را شناسنامهدار کردیم
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه حدود 40 سال پیش طرحی در شورای شهر شیراز مصوب شد که براساس آن همه خانههای قدیمی شهر شیراز را شناسنامهدار کردیم، حتی آنهایی که ارزش چندانی نداشتند به دلیل قرار گرفتن در مجاورت خانههای تاریخی دیگر باید حفظ میشدند، مشخص شدند، ادامه میدهد: پس از آن طرح برای اجرایی شدن به بالا فرستاده شد، اما به مرور ساخت وسازهای جدید در شهر شیراز شروع شد تا امروز که به گونهای به یک انقلاب در تخریبها تبدیل شده است و انقلاب پیش آمد و این اتفاق باعث روندرو به رشد تخریبهای زیادی شد.
این چهرهی ماندگار کشور با تاکید بر اینکه عاملان ساختوسازهای کنونی شیراز، خود نمیدانند دنبال چه هستند؟ بیان میکند: تا حدود 15 سال پیش کسی جرات نمیکرد بدون طرح مصوب دست به پیکره این بافت بزند، اما حالا این بافت را به مرور تخریب میکنند. کسانی هستند که ساز قدرت میزنند و از راه آنچه که عامه مردم به نام بساز و بفروش مینامند، کارشان را جلو می برند، به گونهای که مسعود سلطانیفر، رئیس سازمان میراث فرهنگی هم مجبور میشود برای جلوگیری از این اقدامات به جنگ با آنها برود، اما باز زورش نمیرسد.
وی با تاکید بر اینکه مالکان خانههای قدیمی متخصصان مرمت شهری و مسول حفاظت از آثار تاریخی کشور نیستند، اظهار میکند: هر مالک فقط سند مالکیت یک خانه را دارد و میتواند آن را تطمیع کرد. اگر کسی راضی شد خانه را برای تخریب بفروشد، این کار دلیل کافی برای تخریب نیست. چون این نوع از خانهها متعلق به یک کشورند نه فقط یک شهر.
در آینده نزدیک دیگر نمیتوانیم جلوی تخریبها را بگیریم
فلامکی با بیان اینکه اگر اتفاقات رخ داده به همین روند جلو بروند دیگر کسی نمیتواند جلوی این تخریبها را بگیرد، میگوید: اتفاقات چند ماه گذشته در شیراز را جوانان شیرازی متوقف کردند، پشت آن تخریبها کسی به عنوان مالک نبود که شبانه توافق کند دیوار بکشد و همه را با هم تخریب کند. بلکه همه کارها را شبانه انجام میدادند. اما در تخریب جدید مقابل مسجد عتیق شیراز نمیتوانند یک شبه همه کارها را انجام دهند. در این موقعیت 15 نفر جمع میشوند با یکدیگر تبانی میکنند و حتی به یک نفر هم نمیگویند.
او در ادامه این سوال را مطرح میکند که چرا کسی به این قضیه فکر نمیکند که اگر یک بنا تخریب شد چه کسی سرمایهگذاری میکند و چه چیزی را پس از آن برای مردم شهر به جای آن بنای تاریخی میسازند؟
وی معتقد است زمانی چنین اتفاقاتی در یک شهر و در یک بافت تاریخی رخ میدهد که مالکان آن بناها و حتی مهندسان مشاور خود را متعلق به آن فرهنگ و آن شهر نمیدانند.
او تاکید میکند: مهندسان مشاور شهرداریها افرادی هستند که در قضیهی تخریب بافتهای تاریخی مقصران درجه یک محسوب میشوند، آنها معمولا به راحتی خود را تسلیم میکنند تا بتوانند در شهر کار بگیرند و در این شرایط هر شرطی را قبول میکنند. هیچ کس در سی سال گذشته دربارهی غلط بودن یک طرح حرفی نزده است. در واقع کسی که این کار را نمیکند چون واقف است که اگر دهان باز کند دیگر نمیتواند پروژای در آن شهر داشته باشد. فلامکی با تاثر ادامه میدهد: تا 15 سال پیش کسی جرات نداشت به هیچ کدام از خانهها بافتهای قدیمی شهرها دست بزند،حتی اگر شهرداری یک شهر اجازهی کار میداد، پاسبانهای حفاظت از بناهای تاریخی بودند که حرمت بافتها را نگه میداشتند و اجازه نمیدادند هیچ مداخلهای روی این نوع بناها انجام شود، اما امروز از راحتترین کارهایی که انجام میدهند همین اقدامات است و هیچکس جلویشان را نمیگیرد. این مدرس دانشگاه ادامه میدهد: وقتی شهر را شبانه جابه جا میکنند و رابطانی به وجود میآورند که هیچ کس جرات بیان اعتراض ندارد، آنها نیز به راحتی باعث میشوند حافظه شهر پاک شود و همه ثروت فرهنگی شهر از بین برود، در حالی که هیچ کس به این فکر نمیکند که این خانههای تاریخی فقط مکانی برای استقرار نیستند، بلکه ماوای افراد هستند.
وی اظهار میکند: حدود 40 سال پیش همهی خانهها قناتها، مساجد، تکیهها و هر بنای تاریخی که حتی معروفیت چندانی نداشت و فقط کنار دو بنای تاریخی قرار داشت و مکمل آنها بود ارزیابی و طرح هایی برای حفاظت آنها ضابطهمند شد، محوطههای تاریخی نیز مشخص شدند تا هیچ کس حق تغییرشان را نداشته باشد. در آن طرح حتی به این قضیه فکر میکردند خانهای که نیازمند تغییر است چطور باید برای آن وارد عمل شد.این زمانی بود که برای مقبره شاهچراغ (ع) نهایت حرمتگذاریها شده بود. در آن برهه آمدن به شیراز توسط زائران و جهان گردان از یک بخش از شهر شروع و در بخش دیگر شهر به پایان میرسید به این صورت بود که جهانگردان میتوانستند به مرور شیراز را کشف کنند و به بهترین جا یعنی مقبرهی شاهچراغ (ع) برسند.
او ادامه میدهد: در حال حاضر اگر همه آن نشانهها را تخریب کنیم باعث میشود اتفاقات کنونی رخ دهد، حالا 15 خانه را یکشبه تخریب میکنند و کسی نیست که حرف بزند، به همین دلیل به راحتی وقتی یک مهندس مشاور فتوا میدهد 57 هکتار از بافت تاریخی شیراز را میتوان تخریب کرد، حال توقع بروز چه اتفاقی را باید داشته باشیم؟
وی میگوید: کسی که 10 سال پیش تصمیم گرفته بود بافت قدیمی شهر را تخریب و به جایش بساز و بفروشی راه بیندازد، باید فقط 5 سال صبر کند تا پیوندهای علمی و فرهنگی جاری در شیراز از یکدیگر گسسته شوند و جوانان علاقه خود را نسبت به تاریخ و فرهنگشان از دست بدهند. تا بتوانند راحتتر وناجوانمردانه تر تخریبهایشان را انجام دهند.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از ایسنا؛ این فاجعه که حالا دیگر با لفظ تاریخی از آن یاد میکنند بیش از یک سال گذشته در شیراز آغاز شد، هر چند برای آن تخریبها که در دو مرحله انجام شد گسترش منطقهای 57 هکتاری در یک محدوده را بهانه میکردند، اما در مرحلهی سوم باز هم بخشی از بافت تاریخی شیراز را شامل میشد اما در نقطهای خارج از طرح گسترش بود، ولی حدود 15 تا 20 بنای تاریخی که اغلب آنها ارزشمند و حتی به دوران مختلف تاریخی از ایلخانی تا قاجار و پهلوی متعلق بودند با ترفندی جدید تخریب شدند و آنقدر خوب کار کردند که حتی تا زمان پایین آوردن آخرین آجر هم هیچکس متوجه این تخریب گسترده و تجاوز به این بخش از بافت تاریخی شیراز نشد.
خرافات، عامل تخریب های بافت تاریخی شیراز به حدی که از یک سو تعدادی از استادان معماری دانشگاههای مختلف کشور در نامهای به رهبر معظم انقلاب از ایشنا خواستند تا در این زمینه تدبیری بیندیشد و از سوی دیگر چند روز گذشته برخی از شهرسازان شیرازی در نامهای به استاندار این استان از او خواستند برای حفاظت از میراث طبیعی این شهر که بخشی از شریان تنفسی شیراز را شامل میشود نیز تلاش کند. البته تلاشهای اولیهی مسعود سلطانیفر در این راهکار تکراری یعنی نوشتن نامه در موج نخست تخریبها در شیراز به پنج نهاد مختلف و مستقل جای خود را دارد.
فلامکی، متخصص شهرسازی فنی از دانشگاه میلان، اعتراض خود به این روند مدیریت شهری شیراز را این گونه بیان میکند: متاسفانه در شرایط کنونی در مکانهای مختلفی در سراسر کشور این اتفاق در حال رخ دادن است. در دو قدمی شیراز در استان یزد هر کاری که خلاف ضوابط میراث فرهنگی بود، انجام دادند اما هیچ کس چیزی نگفت، این روند در شهرهای دیگر مانند قزوین، کرمان و تهران هم در حال وقوع است، اما هیچکس حرفی نمیزند.
وی شرایط کنونی شهر شیراز را مانند دیگر شهرهای دارای بافت تاریخی بیان میکند که به مرور در حال تخریب است و میگوید: در این شهر که راه میروید، قضیه تفاوت چندانی با دیگر شهرها ندارد و متاسفانه این روند هر روز مستمر است.
40 سال پیش خانههایی که دیگر نیستند را شناسنامهدار کردیم
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه حدود 40 سال پیش طرحی در شورای شهر شیراز مصوب شد که براساس آن همه خانههای قدیمی شهر شیراز را شناسنامهدار کردیم، حتی آنهایی که ارزش چندانی نداشتند به دلیل قرار گرفتن در مجاورت خانههای تاریخی دیگر باید حفظ میشدند، مشخص شدند، ادامه میدهد: پس از آن طرح برای اجرایی شدن به بالا فرستاده شد، اما به مرور ساخت وسازهای جدید در شهر شیراز شروع شد تا امروز که به گونهای به یک انقلاب در تخریبها تبدیل شده است و انقلاب پیش آمد و این اتفاق باعث روندرو به رشد تخریبهای زیادی شد.
این چهرهی ماندگار کشور با تاکید بر اینکه عاملان ساختوسازهای کنونی شیراز، خود نمیدانند دنبال چه هستند؟ بیان میکند: تا حدود 15 سال پیش کسی جرات نمیکرد بدون طرح مصوب دست به پیکره این بافت بزند، اما حالا این بافت را به مرور تخریب میکنند. کسانی هستند که ساز قدرت میزنند و از راه آنچه که عامه مردم به نام بساز و بفروش مینامند، کارشان را جلو می برند، به گونهای که مسعود سلطانیفر، رئیس سازمان میراث فرهنگی هم مجبور میشود برای جلوگیری از این اقدامات به جنگ با آنها برود، اما باز زورش نمیرسد.
وی با تاکید بر اینکه مالکان خانههای قدیمی متخصصان مرمت شهری و مسول حفاظت از آثار تاریخی کشور نیستند، اظهار میکند: هر مالک فقط سند مالکیت یک خانه را دارد و میتواند آن را تطمیع کرد. اگر کسی راضی شد خانه را برای تخریب بفروشد، این کار دلیل کافی برای تخریب نیست. چون این نوع از خانهها متعلق به یک کشورند نه فقط یک شهر.
در آینده نزدیک دیگر نمیتوانیم جلوی تخریبها را بگیریم
فلامکی با بیان اینکه اگر اتفاقات رخ داده به همین روند جلو بروند دیگر کسی نمیتواند جلوی این تخریبها را بگیرد، میگوید: اتفاقات چند ماه گذشته در شیراز را جوانان شیرازی متوقف کردند، پشت آن تخریبها کسی به عنوان مالک نبود که شبانه توافق کند دیوار بکشد و همه را با هم تخریب کند. بلکه همه کارها را شبانه انجام میدادند. اما در تخریب جدید مقابل مسجد عتیق شیراز نمیتوانند یک شبه همه کارها را انجام دهند. در این موقعیت 15 نفر جمع میشوند با یکدیگر تبانی میکنند و حتی به یک نفر هم نمیگویند.
او در ادامه این سوال را مطرح میکند که چرا کسی به این قضیه فکر نمیکند که اگر یک بنا تخریب شد چه کسی سرمایهگذاری میکند و چه چیزی را پس از آن برای مردم شهر به جای آن بنای تاریخی میسازند؟
وی معتقد است زمانی چنین اتفاقاتی در یک شهر و در یک بافت تاریخی رخ میدهد که مالکان آن بناها و حتی مهندسان مشاور خود را متعلق به آن فرهنگ و آن شهر نمیدانند.
او تاکید میکند: مهندسان مشاور شهرداریها افرادی هستند که در قضیهی تخریب بافتهای تاریخی مقصران درجه یک محسوب میشوند، آنها معمولا به راحتی خود را تسلیم میکنند تا بتوانند در شهر کار بگیرند و در این شرایط هر شرطی را قبول میکنند. هیچ کس در سی سال گذشته دربارهی غلط بودن یک طرح حرفی نزده است. در واقع کسی که این کار را نمیکند چون واقف است که اگر دهان باز کند دیگر نمیتواند پروژای در آن شهر داشته باشد. فلامکی با تاثر ادامه میدهد: تا 15 سال پیش کسی جرات نداشت به هیچ کدام از خانهها بافتهای قدیمی شهرها دست بزند،حتی اگر شهرداری یک شهر اجازهی کار میداد، پاسبانهای حفاظت از بناهای تاریخی بودند که حرمت بافتها را نگه میداشتند و اجازه نمیدادند هیچ مداخلهای روی این نوع بناها انجام شود، اما امروز از راحتترین کارهایی که انجام میدهند همین اقدامات است و هیچکس جلویشان را نمیگیرد. این مدرس دانشگاه ادامه میدهد: وقتی شهر را شبانه جابه جا میکنند و رابطانی به وجود میآورند که هیچ کس جرات بیان اعتراض ندارد، آنها نیز به راحتی باعث میشوند حافظه شهر پاک شود و همه ثروت فرهنگی شهر از بین برود، در حالی که هیچ کس به این فکر نمیکند که این خانههای تاریخی فقط مکانی برای استقرار نیستند، بلکه ماوای افراد هستند.
وی اظهار میکند: حدود 40 سال پیش همهی خانهها قناتها، مساجد، تکیهها و هر بنای تاریخی که حتی معروفیت چندانی نداشت و فقط کنار دو بنای تاریخی قرار داشت و مکمل آنها بود ارزیابی و طرح هایی برای حفاظت آنها ضابطهمند شد، محوطههای تاریخی نیز مشخص شدند تا هیچ کس حق تغییرشان را نداشته باشد. در آن طرح حتی به این قضیه فکر میکردند خانهای که نیازمند تغییر است چطور باید برای آن وارد عمل شد.این زمانی بود که برای مقبره شاهچراغ (ع) نهایت حرمتگذاریها شده بود. در آن برهه آمدن به شیراز توسط زائران و جهان گردان از یک بخش از شهر شروع و در بخش دیگر شهر به پایان میرسید به این صورت بود که جهانگردان میتوانستند به مرور شیراز را کشف کنند و به بهترین جا یعنی مقبرهی شاهچراغ (ع) برسند.
او ادامه میدهد: در حال حاضر اگر همه آن نشانهها را تخریب کنیم باعث میشود اتفاقات کنونی رخ دهد، حالا 15 خانه را یکشبه تخریب میکنند و کسی نیست که حرف بزند، به همین دلیل به راحتی وقتی یک مهندس مشاور فتوا میدهد 57 هکتار از بافت تاریخی شیراز را میتوان تخریب کرد، حال توقع بروز چه اتفاقی را باید داشته باشیم؟
وی میگوید: کسی که 10 سال پیش تصمیم گرفته بود بافت قدیمی شهر را تخریب و به جایش بساز و بفروشی راه بیندازد، باید فقط 5 سال صبر کند تا پیوندهای علمی و فرهنگی جاری در شیراز از یکدیگر گسسته شوند و جوانان علاقه خود را نسبت به تاریخ و فرهنگشان از دست بدهند. تا بتوانند راحتتر وناجوانمردانه تر تخریبهایشان را انجام دهند.
۱۳۹۸ شهریور ۱۷, یکشنبه
کنفرانس ملی پدافند غیرعامل با رویکرد حفاظت از زیر ساخت های حیاتی کشور CIP

در تاریخ ۵ اسفند ۱۳۹۸ تا ۶ اسفند ۱۳۹۸ توسط انجمن علمی پدافند غیرعامل و تحت حمایت سیویلیکا در شهر تهران برگزار می شود.با توجه به اینکه این همایش به صورت رسمی برگزار می گردد، کلیه مقالات این کنفرانس در پایگاه سیویلیکا و نیز کنسرسیوم محتوای ملی نمایه خواهد شد و شما می توانید با اطمینان کامل، مقالات خود را در این همایش ارائه نموده و از امتیازات علمی ارائه مقاله کنفرانس با دریافت گواهی کنفرانس استفاده نمایید.
برگزار کننده: انجمن علمی پدافند غیرعامل
شهر برگزاری: تهران
پژوهش و ارائه اسناد علمی معتبر که در جوامع علمی تحت عنوان مقالات علمی از آن یاد می شود رکن اساسی حیات دانشگاه ها و مؤسسات علمی کشور می باشد که در اکثر کشورهای توسعه یافته جهان این مهم با جهت دهی به سمت زمینه های مورد نیاز هر جامعه، مقدمات توسعه آن تمدن را در حال و آینده فراهم می نماید.
کشور عزیز ما ایران نیز پس از انقلاب شکوهمند اسلامی و با رهنمودهای امام امت (ره) و مقام معظم رهبری همواره در این عرصه ها سرآمد بوده و انشاا... باقی خواهد ماند. ارتقاء روزافزون ﺗﻮﻟﻴﺪات ﻋﻠﻤﻲ ﻛﺸﻮر ﻧﺸﺎن دهنده ﺟﺎﻳﮕﺎه رﻓﻴﻊ پژوهشگران اﻳﺮاﻧﻲ در ارائه راه حل به چالشهای ﻋﻠﻤﻲ ﺟﻬﺎن است. از ﻃﺮﻓﻲ ﻣﻴﺰان ارائه نتایج پژوهشهای ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺷﺪه در اﻳﺮان میبایست بمنظور رقابت با سطح جهانی افزایش یابد. جهت تولید دانش علمی و فنی هماهنگ با نیازهای جامعه مهندسی و تحولات رشتههای مرتبط، مهندسین و پژوهشگران قلمرو مهندسی می بایست اهتمام بیشتری داشته باشند. در این میان، پدافند غیرعامل به واسطه اثرگذاری متقابل در حوزه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی می تواند نقش مهمی ایفا کند. در این راستا، برگزاری کنفرانس های ملی و بین المللی در زمینه پدافند غیرعامل، میتواند در راستای نشر این یافتهها و ارایه راهکارهای تخصصی و علمی برای چالشهای موجود کشور، گامی مؤثر برداشته و بستر مناسبی برای ارائه، نقد و بررسی آخرین دست آوردهای علمی و صنعتی فراهم آورد. کنفرانسهای ملی با برخورداری از حمایت دانشگاه های کشور، گردهماییهای مناسبی برای گسترش و تبادل اندیشههای ملی در کشور به شمار می روند. یکی از مهمترین اهداف برگزاری کنفرانس های علمی، برقراری ارتباط مداوم دانشگاه ها جهت تحقق برنامههای کلان کشور است. از سوی دیگر، تبادل تجربههای پژوهشگران این مرز و بوم با تخصصهای گوناگون از دیگر مزایای کنفرانسهای پدافند غیر عامل می باشد.
از این رو درصدد برآمدیم تا با برگزاری این کنفرانس در سطح ملی، ضمن گردهم آوردن تمامی دانشگاه های کشور از طریق مشارکت و هم اندیشی در آن، کنفرانسی معتبر با لحاظ نمودن تمامی پارامترهای استاندارد ارائه نماییم. در این کنفرانس تخصصی که به صورت دوره ای و زنجیره وار برگزار خواهد شد، در زمینه مورد نظر افرادی متخصص با مهارت ها و تخصص های متفاوت اما دارای علاقه و دغدغه های مشترک که به منظور آموزش و یادگیری دور هم جمع میشوند، با هدف تقویت مهارت های افراد شرکت کننده دستاوردهایشان را در معرض تبادل قرار می دهند. با توجه به اهمیت پیشرفت های علمی و تأثیرگذاری قابل توجه کنفرانس در تمامی جهات، قصد برگزاری این مهم با سطح کیفی بالا با توجه به شرایط کنونی می باشد.
فراخوان مسابقه بین المللی نقاشی "شهر صلح آمیز" 2019

دبیرخانه سازمان شهرداران صلح واقع در شهر هیروشیما -ژاپن برگزار می کند:
مسابقه بین المللی نقاشی «شهر صلح آمیز» 2019
این سازمان با هدف آموزش صلح و افزایش سطح آگاهی کودکان از موضوع صلح و مدارا برای دومین سال متمادی، اقدام به ارسال فراخوانی با موضوع «شهر صلح آمیز» کرده است.
شرایط شرکت در فراخوان:
- شرکت کنندگان در دو رده سنی" 6-10 سال " و" 11- 15 سال" باشند.
- نقاشی، مرتبط با موضوع و ترجیحاً در سایز B4 (257mm*364mm) باشد.
- نقاشی ها تا تاریخ 28 شهریور 1398 به آدرس ایمیل دبیرخانه ایرانی سازمان شهرداران صلح m4p@tehranpeacemuseum.org واقع در موزه صلح تهران ارسال گردد. لازم به ذکر است که از پذیرفتن آثار، بعد از مدت تعیین شده معذوریم.
- جهت ثبت نام فرم اطلاعات را از اینجا بارگذاری نمایید، ترجیحا به زبان انگلیسی آن را تکمیل نموده و به ایمیل فوق ارسال کنید.
از پذیرفتن آثاری که مشخصات کامل شرکت کننده را نداشته باشند، معذوریم.
-در صورت دریافت ایمیل شما، برای شما تاییدیه ی دریافت ارسال خواهد شد.
- آثار ابتدا توسط دبیرخانه ایرانی مورد داوری قرار می گیرد و برای دبیرخانه ژاپنی ارسال خواهد شد. سپس در مرحله پایانی داوران بین المللی نتیجه ی آثار انتخاب شده را از سراسر دنیا اعلام می کنند.
* کلیه آثار ارسالی همانند سال پیش در سایت موزه مجازی هنر کودک بارگذاری خواهد شد.
هر آنچه اقتصادی است حتما زیباست

مدتی است پذیرفتهایم که زیبایی قیمتی دارد که پرداختش از عهدۀ ما برنمیآید؛ فرقی هم نمیکند چقدر فقیر یا ثروتمند باشیم، در هر صورت مقادیری از زیبایی هست که از بضاعت ما خارج است. «اقتصاد» مهمترین توجیه ما برای تولیدِ امور نازیبا و زندگی در محیط زشت است. اما در پسِ این توجیه، تصوری خطرناک پنهان است و آن اینکه زیبایی امری «افزودنی» است. طراحان و تولیدکنندگان برای عرضۀ چیزی اقتصادیتر، چارهای ندارند جز اینکه زیبایی را فدای استحکام و کارامدی کنند مگر برای کسانیکه حاضرند بهای زیبایی را نیز جداگانه بپردازند. در هر صورت، فرض بر جدایی امر زیبا از امر اقتصادی است.
اما بنده قصد دارم بگویم: «هر چیز اقتصادی لاجرم زیباست». معنای این گفته را وقتی بهتمامه درک خواهیم کرد که معنی اقتصاد را فهمیده باشیم. اقتصاد به کمک میآید تا از منابعی محدود در جهت تحصیل بهترین نتیجه، حداکثر بهره را ببریم. از منظر اقتصاد هر چیز مأموریتی دارد و وقتی اقتصادی است که بتواند این مأموریت را به بهترین نحو به انجام رساند. به این اعتبار هر آنچه در طبیعت هست یعنی درخت، گل، عقاب، کبوتر و ... حتما اقتصادی است، چه در غیر اینصورت محکوم به فناست. اما کیست که نپذیرد گل، کبوتر، درخت و ... زیبا هم هست. به سخن دیگر زیباییِ گل چیزی منفک از مأموریتش نیست، همانقدر که زیبایی عقاب همسو با هدفی است که برای آن آفریده شده است.
این فقط دربارۀ امور طبیعی صادق نیست. سنت اگزوپری تعبیر جالبی دربارۀ طراحی هواپیما دارد. به زعم او همۀ تلاش بشر در عرصۀ هواپیماسازی، همۀ آن محاسبهها و شبهایی که مهندسین با کار روی نقشهها به صبح رساندهاند، برای آن بوده که اینجا مفصلی را سبک کنند و آنجا بالی را تعادل بخشند تا وزن هواپیما آرام بر دوش باد بنشیند و اصطکاکش با هوا به حداقل برسد. کارامدتر شدن هواپیما ایجاب میکرده که بالهایش آنقدر پیراسته شوند که دیگر همچون چیزی اضافی و بند شده به بدنه نباشند بلکه در کمال زیبایی و پیراستگی باشند. پس همۀ زحمات برای اقتصادیتر کردن هواپیما آن را زیباتر نیز کرده است چراکه اقتصاد از ابتذال تن میزند. در کارگاهِ اقتصاد همه چیز آنقدر صیقل میخورد تا به کمال رسد و از ناپاکیها پرداخته شود. هرقدر هواپیما به «هواپیما بودن» نزدیکتر میشود بیشتر و بیشتر در پشت قصدی که برای آن ساخته شده پنهان میشود. لذا نشانۀ اقتصادی بودن هواپیما، زیباییِ آن است و بس.
همسنگی زیبایی و اقتصاد سبب شده که از دیرباز اقتصاددانان واقعی، برترین هنرشناسان نیز باشند؛ در گذشته موفقترین تجّار، حامیان اصلی هنر و زیبایی بودند. آنان همانقدر ذهنی منضبط برای حساب و کتاب داشتند که ذوقی قوی برای درک زیبایی. فعالیت اقتصادی و کاسبی در این معنی امری بسیار شریف بود و کاسب حبیب خدا دانسته میشد. اما در دورۀ جدید گروهی چنین وانمود کردند که زیبایی را میتوان از هر چیز گرفت یا بر آن افزود. همینجا بود که شأن هر چیز به «کالا» فروکاسته شد تا در بازار به راحتی قابل دادوستد باشد. اگر تا پیش از این بازار مقهور اقتصاد بود، از آن پس اقتصاد مقهور بازار شد و «منطق بازار» بر «منطق اقتصاد» سایه انداخت. زیبایی دیگر امری تنیده در هر پدیده درک نمیشد، بلکه چیزی افزوده تلقی شد تا بازار بتواند از آن پولی اضافه دربیاورد. در «منطق بازار» بر خلاف منطق اقتصاد، آنچیزی که اهمیت دارد «بهترین نتیجه» نیست بلکه «بیشترین سود» است. به این اعتبار منطق بازار عموما غیراقتصادی است ولیکن خود را تا آنجا که توانسته در پشت نقاب اقتصاد پنهان کرده تا موجه جلوه کند. آشناترین افراد با منطق بازار سوداگرانند و نه اقتصاددانان. هرقدر که اقتصاددان هنرشناس بود، سوداگر بزرگترین دشمن هنر است. با سیطرۀ منطق بازار بزرگترین گمشدۀ امروز اقتصاد است و اقتصاددان واقعی.
دریغ که آنچه بازار، زیبایی میخوانَدَش و گاه بر روی آن قیمتهای کلان میگزارد زیبایی نیست. زیبایی به چنین معاملهای تن نمیدهد. زیبایی از غایتی که برای آن پدید آمده جدا نمیشود. پس آنچه بازار به جای زیبایی عرضه میکند چیست؟ نقطه مقابل «اقتصاد» یعنی «ابتذال». بازار برای آنکه در این راه موفق باشد نخست ذوق آدمی را کور میکند. چراکه ذوق به زیبایی و به تبع آن به امر اقتصادی کشش ذاتی دارد. آدم بیذوق دیگر قادر نیست میان زیبایی و اشباه آن فرق بگذارد. میل سیریناپذیر آدمی به زیبایی، او را به دام اشتهای سیریناپذیر بازار گرفتار میکند و همین است که مدتی است ما را محاط در زشتی کرده است. اینهمه زشتی ناشی از کژسلیقگی نیست بلکه ناشی از رفتار غیراقتصادی است. امروز تنها راهی که برای اعادۀ زیبایی پیش پا داریم، درک معنای واقعیِ اقتصاد است.
سيد محمد بهشتی
روزنامۀ اعتماد، ۴ شهریور ۱۳۹۸.